1
هیچ کسی مرا نشانه نرفت
در گناه آلود ترین لحظه ی زندگی ام
هیچ کسی مرا نشانه نرفت
وقت فرار از سرزمین محکومیتم
هیچ کسی مرا نشانه نرفت
حتی در آن هنگام که میتوانست انتقامش را بگیرد
آن کسی هم که سرش را از پشت تپه ها بیرون آورد و ماشه را کشید
خودم بودم
من خودم را از پشت سر نشانه رفتم
حالا هم لاشه ام این جاست
می خواهد از پوسیدگی هایش برایتان بگوید
-
ما آمده ایم این جا
من آمده ام که حامی لاشه ام باشم
تو آمده ای که محکوم کنی لاشه ام را
1 Comments:
تو یک دیوانه ای که باعث می شی به عاقل بودن بدبین باشم. تو که مرا فتح کردی.کهنه می شم وقتی می خونمت.کهنه ای تازه تر از هر تازه ای
Post a Comment
<< Home