من از سر خودخواهی به این حال افتاده ام
آنقدر که تو را برای خودم خواسته ام
آنقدر که بدون تو تنهایی اطراف مرا میله های شبیه به زندان کشیده است
آنقدر که هیچ کسی را بجز تو نخواسته ام
آه اگر تنها کمی از سر خودخواهی به این حال نیافتاده بودم
اگر که تورا نمیخواستم
اگر که بی تو خود را تنها نمیخواندم
اگر بجز تو تمام این دنیا را خواسته بودم
تو ماندنی ترین و خسته کننده ترین اتفاق زندگی می شدی که به تنفر من مبتلا بودی